سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که از دنیا اندوهناک است ، از قضاى خدا خشمناک است . و آن که از مصیبتى که بدو رسیده گله آرد ، از پروردگار خود شکوه دارد و آن که نزد توانگر رفت و به خاطر مالدارى وى از خود خوارى نشان داد دو ثلث دینش را به باد داد ، و آن که قرآن خواند و مرد و راه به دوزخ برد از کسانى بود که آیات خدا را به فسوس گرفت و افسانه شمرد ، و آن که دلش به دوستى دنیا شیفته است دل وى به سه چیز آن چسبیده است : اندوهى که از او دست بر ندارد ، و حرصى که او را وانگذارد ، و آرزویى که آن را به چنگ نیارد . [نهج البلاغه]

تلنگر

مارا نبود دلی که کار آید از او                جز ناله که هر دمی هزار آید از او

چندان گریم که کوچه ها گل گردد         نی روید و ناله های زار آید از او

نمی دانم چرا این دو بیت امشب و سرزده بر زبانم جاری شد.شاید زبان حال من است.زبان حال دلی که با غم عجین بوده و با آن سرشته است.این را همینطوری نوشتم .شاید.......




علی ::: جمعه 87/10/20::: ساعت 11:30 عصر

امروز انسان در عزای مرگ انسانیت و به خاک و خون کشیده شدن کودکان معصوم و زنان بی دفاع غزه ماتم زده است.امروز غزه قربانی بی عدالتی ،زیاده خواهی و بی رحمی انسانی است که سر به طغیان نهاده و خواستگاه خود را فراموش کرده است.این انسان جنایتکار ، دیروز طفل معصومی بیش نبوده است. محیط نامناسب ،تربیت غلط ،روح نژادپرستی و خود برتربینی زیر ساخت فکری این جنایت هولناک و مانند آن است.آی انسان،ای اشرف مخلوقات،آیا این رسالت توست؟ نه هرگز.خط قرمز روح خداپرستی و برابری انسانهاست. ای آزادگان تا دیرتر نشده بیایید بیایید و با اعلام اعتقاد به روح برابری انسانها بر اساس آیات آسمانی حرمت انسان را پاس بداریم که فردای قیامت باید جوابگوی دلهای شکسته و ....باشیم.


علی ::: پنج شنبه 87/10/12::: ساعت 12:7 صبح

می بیاور که ننازد به گل باغ جهان      هر که غارتگری باد خزانی دانست

من تاکنون در جاهای مختلف کار کرده و مسئولیتهای متفاوت داشته ام.وجه مشترک تمام این مسئولیتها این بوده که پایان همه آنها را خود انتخاب کرده ام که این هم جز لطف خدا و دعای خیر پدر و مادر و برادر و خواهران و همسر و نیز تلاش خودم در انجام وظیفه نبوده است.در تمام این سالها تلاش کرده ام لااقل در انجام وطیفه خود کوتاهی تکنم.و مهم تر از همه اینکه حق کسی را ضایع نکنم . ولی از آنجا که هیچ انسانی کامل نیست من بی مقدار نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحقیقا مرتکب خطا و اشتباه نیز شده ام .ولی خدا را گواه می گیرم که در هیچ مقطعی از زندگی کاری خود جز به عدالت و اجرای آن  فکر نکرده و جز بر اساس مقررات عمل نکرده ام.  شاید به این علت که همنام عادلترین حاکم تاریخ هستم. ولی گفتم من هم انسانی ناقصم و عیوب خاص خود را دارم. پس اگر سهوا در حق کسی جفایی شده پوزش خواسته و آماده جبرانم . آخر من به قارعه اعتقاد دارم.و مهم تر از این این اعتقای را دارم که یک روز اجبارا راهی را خواهیم رفت بی بازگشت و با سرمایه اعمال.




علی ::: جمعه 87/9/8::: ساعت 11:18 عصر

تجربه کردان

من آدم سیاسی نیستم و خیلی با سیاست کار ندارم.در حالیکه در دوره دبیرستان بسیار پرشور بوده و شب و روز در انجمن اسلامی و بسیج و گاهی جبهه فعالیت می کردم . با ورود به دانشگاه نقشی بسیار کم رنگتر از گذشته پیدا کردم.البته روی عقیده دینی و طریق فکری خود استوار بوده و فقط عضو گروه سیاسی نبودم.در تمام این دوران سعی کردم مدافع حق باشم و از دیانت و تمامیت کشور خود دفاع کنم. براستی خیلیها که با کردان مخالف بوده و عرصه را بر وی تنگ کردند در سرنوشت او و خانواده اش نقش ندارند؟.کار کردان اصلا قابل دفاع نیست .چه اگر او به حق خود قانع بود و بدون مدرک کرسی دانشگاه را هدف قرار نمی داد شاید امروز فرزندان او در آرامش بودند و به سان بسیار افراد بی مدرک زحمتکش و متدین لااقل با حداقل رفاه ساکن کلبه خود بوده و ترک خانه نمی کردند. اما آیا افراد دیگر که بسیاری از آنها امروز علیه کردان رای دادند در شکل گیری این تراژدی نقش ندارند؟با اندکی تامل در جریان استیضاح براحتی معلوم است که افرادی که همکار و همگروه او در گذشته بودند اگر فقط کمی خارج از دید احساسی و مانند بقیه مردم معمولی تاییدیه مدرک از وی می خواستند و یا دوستانه عین یک برادر تذکر لازم را به وی می دادند شاید امروز او وضع دیگری داشت.به جا بود که آنها که دیروز بنا به مصلحت رفاقت مدرکی از کردان نخواستند امروز با وفای رفاقت و نه در سایه رقابت خیلی بی مهابا بر او نمی تاختند چه بسا فردا خود هم باید جوابگو باشند.اما آیا کردان فقط یکی است ؟انصاف حکم می کند بدون در نظر گرفتن موقعیت،سوابق و گروه قانون برای همه رعایت گردد.


علی ::: پنج شنبه 87/8/23::: ساعت 6:43 صبح

دردهای من جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم

دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است


دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند.


روحش شاد باد مرحوم قیصر امین پور،شاعر درد.آخر درد در زندگی امروزین زیاد است.درد بیماری،درد بیکاری، درد نداری ،ولی مهم تر از همه اینها درد بی دردی است.همه ما در مقابل این دردها مسئولیم .این فقط دولت و دولتمردان نیستند که باید در پی رفع آلام مردم باشند. من و تو هم تمکنی داریم .سعی کنیم به قدر توانمان قطره اشکی را از گوشه چشم یتیمی پاک کنیم. اعتقاد دارم در روز موعود از دردها بیشتر خواهند پرسید.پس آماده پاسخگویی باشیم .دیر یا زود خواهد رسید.





علی ::: چهارشنبه 87/8/22::: ساعت 12:55 صبح

<   <<   16   17      
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 78


بازدید دیروز: 95


کل بازدید :83306
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<