سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات]را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]

تلنگر

افسردگی یک بیماری شایع است که همه به نوعی با این بیماری و علایم آن آشنا هستند.این اختلال گرچه ظاهرا ساده بوده و هرکسی در هر صنفی به خود اجازه میدهد در باره آن و عوامل پیدایش و تشدید و نیز درمان آن صحبت کنند،اما تشخیص و درمان این اختلال هم چندان ساده نبوده و باید درمان آن را به متخصص مربوطه سپرده و مهمتربن و تنهاترین وظیفه جامعه و اطرافیان فقط ترغیب بیمار به رعایت دستورات درمانی صادر شده از طرف روانپزشک و درک کردن او و حمایت و پشتیبانی از فرد بیمار است که انگیزه ای حتی برای درمان و بازگشت به زندگی ندارد با وجویکه سگ سباه بیماری شوق و ذوق زندگی و خواب و خوراک را از وی گرفته است.در اینکه بیناری نیاز به درمان دارد شک و شبهه ای وجود نداشته و دخالت افراد غیره متخصص گاه حوادث جبران ناپذیری مانند خودکشی و یا ترک کار و طلاق و حداقل یک زندگی توام با فقر و نومیدی و نگرانی و بدون لذت را به دنبال دارد.اول باید بگویم که افسروگی بگ نوع نبوده و تشخیص صحیح آن و درمان مناسب مطابق نوع بیماری و سن و جنسیت و شغل افراد و نیز بیماربهای احتمالی همراه. فرق دارد.انواع شایع افسردگی عبارتند از اختلا افسردگی عمده اولبه،افسردگی پس از زایمان،افسردگی سایکوتیک،افسردگی فصلی،افسردگی در اخلال تطابقونیز افسردگی در موج گرفتگی و ناشی از دارو و بیماربهای دیگر مانند ام اس و پارکینسون و نیز اقسردگی در جنون و اختلال دروقطبی و اختلال اسکیزوافکتیو.هرکدام از این افسردگیها میتوانند از نوع خفیف و متوسط شدید باشد که درمان آنها در افراد و سنین مختلف و در بیماربهای همراه و بارداری و شبردهی متفاوت بوده و علیرغم آنکه هرکدام سیر متفاوت و نحوه پاسخدهی مختلف دارند همه قابل درمان هستند و امروزه داروها و روشهای درمانی مختلف برای آن وجود  دارد.اما تحت نظر پزشک




علی ::: جمعه 93/8/2::: ساعت 11:51 صبح

نزدبک ظهربود که از درمانگاه بیرون آمده و به سمت ماشین خود رفته تا راه منزل را در پیش بگیرم.در پارک حاشیه ای مورب کنار خیابان یک ماشین دیگر پشت ماشین من آنهم در راستای خودرو بنده پارک شده بود که مانع جابجایی وسیله من شده بود چند دقیقه ای صبر کردم ولی از راننده آن خبری نشد،در این فرصت متوجه دور وبر خود بودم ودر کار خلق کنجکاوی میکردم که نگاهم به دو پلیس جوان افتاد که برای ماشبنهای متخلف برگه جربمه مینوشتند و زیر برف پاک کن خودروها میگذاشتند.یکی از آنها برگه جربمه را نوشته و زیر برف پاک کن خودرویی گذاشت که پشت ماشین من خلاف پارک کرده بود.من کماکان ایستاده بودم که صاحب آن وسیله نقلیه بیاید و ماشبن خود را از پشت خودرو من بردارد تا من بتوانم  بروم و پلیس نیز فقط  جربمه آری فقط برگه جربمه مینوشت.در همبن حال خانمی سوار برپراید آمد و پشت ماشین کناری و بطرز بسیار نامناسب که ثلث خیابان را نیز مسدود  کرده بود پارک کرد و دو طفل خردسال خود را در ماشبن رهاکرد و با پلیس حرف زد و به داخل درمانگاه شلوغ رفت.پلیس هم از ماشین بعد از او شروع به نوشتن برگه جریمه کرد،کلی طول کشید و از دو راننده خبری نشد.قدری از این تبعیص ناراحت شدم در حالیکه برای من فرقی نداشت.نزد پلیس رفتم و مودبانه گفتم چرا ماشین دوم را نه تنهاجربمه نکردی بلکه برای کار خلافش اجازه دادب.نگاهی به من کرد حق به جانب وگفت اینجا چی میکنی و من قضیه را گفتم که ناگهان راننده ماشین پشت سرمن آمد و پلیس با لحنی تحکم آمیزدگفت حالا که راه باز شد برو




علی ::: جمعه 93/7/25::: ساعت 11:24 عصر

یکی از مواردی که در مراجعه بیماران با آن مواجه هستیم این است که میگویند فلان قوم یا خویش یا همسابه و یا در تاکسی و اتوبوس و مدرسه و اداره میگویند که دارو مصرف نکن زیرا دارو عارضه دارد زیرا به دارو وابسته میشوی و یا اینکه اگر دارو زود شروع شود نه تنها فرد را وابسته کرده که او را مبتلا به ناراحتی های دیگر و شدت یافتن بیماری میکند.در جواب عزیزان باید گفت که همه ابن پندها و نصیحتهای به ظاهر دلسوزانه به علت عدم آگاهی از ببماری و سیر آن و نیز نشناختن داروهاست.به بیان دیگر افرادبکه این ادعاها را مطرح میکنند کمتربن بهره را نیز از دانش نداشته و یا لااقل از پزشکی و مقوله دارو و درمان اطلاع ندارند.محض اطلاع عزیزان باید بگوبم اگر فردی ببمار است حتما باید به متخصص مربوطه مراجعه کند و تحت نظر او درمان را شروع کرده و ادامه داده و پایان دهد،بیماری در هر سنی از بدو تولد تا پیری و کهنسالی باید به فوریت بعد از تشخیص مداوا گردد.هرچه درمان را به تاخیر بباندازیم عوارض بیماری مشکلتر شده و درمان آن سخت تر و گاه غیره ممکن میگردد.بیماریهای اعصاب و روان نیز متنوع و مختلف بوده و شدت و ضعف داشته و گاه درمان ناپذیرند و یا لااقل سخت درمان میشود و این در بسباری موارد کمتربن ربطی به پزشک و دارو دارد.بنابراین در کار درمان بیماران دخالت نکنید و بگذارید مریض تحت نظر به انجام روند درمان بپردازد.خواهش میکنم در کار دیگران دخالت نکنید. و بدانید اگر بیمار افسرده تحت درمان ، تحت تاثیر حرفهای کسی داروهایش را تغییر  داده و کم و یاقطع کند و علایم وی برگشت کرده و احیانا خودکشی کند ماهم در شکل گیری این فاجعه شریک و  مقصر بوده و مستوجب سرزنش و حتی مجازاتیم




علی ::: چهارشنبه 93/7/23::: ساعت 5:7 عصر

یکی از مهم ترین فاکتورها در ایجاد بیماریهایی مانند افسردگی عدم وجود حمایت اجتماعی است.پر واضح است که وجود حمایت اجتماعی در جلوگیری از ایجاد بیماری و در بهبود بیمار نقش بسیار مهمی دارد.زمانیکه فرد افسرده به عنوان بیمار درک و پذیرفته شده و حمایت کافی فکری و اجتماعی و مادی و معنوی از او صورت پذیردنوعی امید و احساس وجود و فایده در وی ایجاد میگرذ.:این احساس خوشایند در فردی که احساس بی فایده بودن داشته و خود را بی ارزش میدانسته میتواندمیتواند نقطه شروع و خط استارت ونردبان بهبودی و بازیابی روحیه و نشاط مجدد باشد.در حمایت اجتماعی چند مطلب مهم است :اول وجود شبکه اجتماعی که افراد قوم و خویش و نزدیکان و همکاران آن را تشکیل میدهند.دوم میزان ارتباط و تعامل شبکه اجتماعی که نقشی فراتر از اعضا دارد.سوم حمایت اجتماعی در درون این شبکه و چهارم درک و انتظار ما از این شبکه که چقدر با انتظارات ما همخوانی و هماهنگی و فاصله دارد.دوستان و عزیزان این را بدانید که فرد افسرده دیوانه نیست و بیماری مسری هم ندارد.یک بیماری ناشی از فعل و انفعالات غیره عادی درون مغز و ناقلهای عصبی دارد که در زمینه ژنتیکی فرد این آسیب پذیری وجود داشته و حوادث و روابط اجتماعی نامناسب و تفکر منفی خود فرد و اطرافیان آن را شعله ور میکند،بنابراین در ایجاد بیماری فقط خود فرد دخیل نبوده و افراد و محیط و حوادث پیرامون نیز نقش دارد،بیایید به او انگ نزده و اورا درک کرده و حمایت کنیم.روابط خود را اصلاح نموده و وظایف خود را انجام دهیم.به او دلداری داده و کمکش کنیم خود را دریابد.ما اگر در ایجاد بیماری او هم نقش نداشته باشیم در بهبودی وی می توانیم نقش داشته باشیم.چرا ما به فردی که پایش شکسته توجه کرده و پیش پزشک میبریمش و پایش را گچ گرفته و به استراحت میدهیم و عصا به  دستش داده اما به فردی که آسیب ری دیده توجه وکمک نکرده و دستش را نگرفته و با انواع صفات ناراحت کننده وی را از خود رانده و نآمیدترش کرده و او را به ورطه نابودی سوق میدهیم؟کمی با انصاف باشیم چون وی هم بیمار است و نیازمند توجه و درمان و مراقبت و مهم تر از همه درک وحمایت شبکه اجتماعی




علی ::: یکشنبه 93/7/20::: ساعت 1:18 عصر

لطفا در درمان افسردگی به موارد زیر دقت کنید:1-همه موارد افسردگی نیار به درمان  دارد.2-نوع درمان و مدت آن را فقط رواانپزشک تعیین میکند نه روانشناس یا  متخصص رشته دیگر.3-طول درمان را رعایت کرده و تحت نظر پزشک درمان را ادمه و پایان دهید4-در صورت بروز هرگونه عارضه دارویی یا داشتن سوال فقط به روانپزشک خود مراجعه کنید5-حتی اگر بهبودی پیدا کرده اید و بهتر شده اید بدون اجازه روانپزشک درمان خود را تغییر نداده و یا قطع نکنید.6-همه افراد محترمند اما حق دخالت درکار غیره تخصص خود ندارند پس به توصیه های هرچند به ظاهر دلسوزانهد یگران در رابطه با درمان توجه نکنید7-دارو برای شما و بیماری فعلی شما تجویز شده پس مصرف آن را به دیگران توصیه نکنید8- مراجعه بعدی را جدی گرفته و از ادامه مصرف خودسرانه دار بطور جد خودداری کنید.ی




علی ::: شنبه 93/7/19::: ساعت 5:45 عصر

<      1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 58


بازدید دیروز: 6


کل بازدید :83191
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<