یاد سهراب بخیر گاه تکه هایش آدم را بیدار میکندمثلا :نه تو می مانی و اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت.غصه هم هم میگذرد آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند. لحظه ها عریانند بر تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز.واقعا یادش بخیر .واقعا همینطوره لحظه عریان است مانند بوم نقاشی که ماباید آن را نقاشی کنیم . زندگی مال ماست به سلیقه خود زندگی کرده و فردا خود را سرزنش نکنیم
امروز عید غدیراست.روز پیوند آسمان بازمین و ملک با ملکوت و حکومت با عدالت و روزی که آسمانی ترین بنده خدا بعد از نبی مکرم(ص)زمام حکومت را در زمین به دست گرفت.او که از خیبر و نهروان و صفین با قدرت بازگشته بودآمد تایتیمان را دلداری داده بی پناهان را پناه باشد درماندگان را دریابدو امنیت را برای همه افراد ایجاد کند.آری علی آمد با روح عدالت و مساوات.علی را هیچکس نمی تواند تعریف کند که همه بشر شیفته اویند و انتظار مردی از جنس اورا میکشند.اما چه خوش گفته شهریار شعر معاصر:میزند پس به لب او کاسه شیر،میکند چشم اشارت به اسیر،چه اسیری که همان قاتل اوست،ها علی بشر کیف بشر.آری این علی است .ذهن من قد نداد بفهمم و به قدر فهم خویش گفتم. ببخشید